کتاب برشی از زندگی سه زن ایرانی، دختر و مادر (آرزو) و مادربزرگ در تهران دههی ۸۰ شمسی. دختر جوان درگیر مسائل و خواستهای نسل خودش است. مادربزرگ هنوز غرق در گذشتهای است کمابیش ساخته و پرداخته ذهن. کتاب شرح مقطعی از زندگی آرزوست که با احساس مداوم تعهد و عذابوجدان نسبت به مادری که چون یک کودک همیشه نیاز به مراقبت و توجه دارد. وقتی عشق بهصورت مردی بینقص وارد زندگیش میشود مخالفت مادر و دختر و دوست صمیمی به جدال ذهنی آرزو دامن میزند.
- نویسنده: زویا پیرزاد
- تعداد صفحات: ۲۷۲
- موضوع: داستانهای فارسی
معرفی شخصیت “آرزو”
آرزو زنی میانهسال و راوی قصه است که بنگاه معاملات ملکی پدرش را در شمال تهران اداره میکند. او بعد از ازدواج ناموفقش و جدایی، به همراه دخترش به ایران بازگشته و حالا مجبور به اداره بنگاه پدر میشود که طلبکارها امان او و مادرش را بریدند.
