کتاب قصه شهر و شهروندانی را روایت میکند که گرفتار اپیدمی وحشتناک کوری – نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک – میشوند. نمیدانیم کجاست و میتواند هرجایی باشد، خیابانها نام ندارند. شخصیتهای رمان نیز نام ندارند. کوری مورد نظر کوری معنوی است که سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است. نویسنده تعهد و باور به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم همراه با تزکیه روح و جسم که تنها راه ضمانت پایدار ماندن هر جامعهای است را در غالبِ یک رمان هنرمندانه و شگفتانگیز ارمغان میدهد.
- نویسنده: ژوزه ساراماگو
- مترجم: مینو مشیری
- تعداد صفحات: ۳۶۶ صفحه
- موضوع: داستانهای پرتغالی
معرفی شخصیت “دکتر و همسر دکتر”
دکتر متخصص چشمپزشکی است که اولین بیمار مبتلا به اپیدمی کوری را میبیند و سپس خودش نابینا میشود. سایر بیمارانش نیز به مرور از طریق مراجعه به مطب دکتر به کوری مبتلا میشوند. همسر دکتر در این رمان تنها فردیست که در شهر به کوری مبتلا نمیشود و درواقع او تمام آشفتگیها و وضعیت جامعه را میبیند.
